تبریک تبریک

میلاد با سعادت حضرت محمّد (ص) پیامبر رحمت و مهربانی بر تمامی عاشقان حضرتش مبارک باد .

ز آسمان دل من خورشید و مه برآمد #  شب میلاد احمد(ص) با پور حیدر آمد

                                                                 

همه شادی نمایید که میلاد نبی شد#جلوه ی نور صادق ز بعدش منجلی شد


تاریخ : 06 خرداد 1393 - 18:55 | توسط : بابای و مامانی | بازدید : 2350 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

مدرسه ها تعطیل شد !

سلام

مدرسه ها تعطیل شد !

پش از حدود 8 ماه درس و مشق و مدرسه سال تحصیلی 92 -93 هم برای آقا احسان ما تمام شد .

هنوز کارنامه شان را نداده اند امّا پوشه ی کار شان را داده اند . از قرار معلم درس و مشق آقا احسان خیلی خوب است امّا باید منتظر کارنامه اش خواهیم ماند تا ببینیم چه می شود .

آقا احسان دو سه روز اوّل بسیار خوشحال بود که مدرسه ها تعطیل شده است امّا حالا بسیار ناراحت است و همش مگوید که کی مدرسه باز می شود که به کلاس بروند ودوستانش را ببیند. راستی برای روز معلم هم یک جشنی در کلاس درسشان گرفته بودند و چند تا عکس هم گرفته اند که در زیر مشاهده می فرمائید

خداوندا از تو بسیار سپاسگذاریم که به ما عنایت داشته اید تا تونستیم بیاری تو و به کمک معلم مهربان خواندن و نوشتن را یاد بگیریم و بر جهل و نادانی غلبه کنیم پس خداوندا همچنان به ما توفیق بده تا بتوانیم برای کشور عزیزمان ایران اسلامی فرد مفیدی باشیم .

درود و سلام بر تمامی معلمان دلسوز و مهربان از زبان بچّه های معصوم واز قلبهای کوچک شان بر شما باد.

این دسته گلها تقدیم به تمامی معلمان شریف و مهربان و دلسوز     روزمعلم بر تمامی معلمان مبارک باشد

       معلّمی شغل انیاست    { امام خمینی  (ره )  }


تاریخ : 06 خرداد 1393 - 00:48 | توسط : بابای و مامانی | بازدید : 1365 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

دوست دارم پلیس بشم

این حرف آقا احسان است که همیشه می گوید بخصوص در مواقعی که یک پلیس را می بیند . آقا احسان بسیار دوست دارد که در آینده یک پلیس خوب شود . گل پسرما بقدری دوست دار دکه حتی مارا مجبور کرد که برایش لباس پلیس بخریم . وقتی آن لباسها را می پوشد انگار خود را پلیس واقعی می داند . تمامی حرکاتش هم مثل آدم بزرگها می شود . کسی چه می داند شاید هم یک روزی پلیس شد .

امّابابای و مامانی می دانند که شغل پلیسی بسیار مشکل و در حین حال بسیار با ارزشی است .

سلام به تمامی پلیس های ایران اسلامی عزیزمان راهنمائی و انتظامی آقا و خانم پلیس های زحمتکش وعزیز

ظ سلام پلیس خسته نباشید خدا یارتان


تاریخ : 11 فروردین 1393 - 00:56 | توسط : بابای و مامانی | بازدید : 1278 | موضوع : وبلاگ | 3 نظر

سئوال جوابهای آقا احسان 2

آقا احسان : بابای پلیس راهنمائی با پلیس کلانتری چه فرقی باهم دارند ؟

ظ

بابای :هیچ فرقی ندارند پسرم فقط فرق آنها در این است که پلیس راهنمائی به تخلفات وسائل نقلیه و عبور و مرور رسیدگی می کنند . به کارهای مربوط به ماشین ها ، خیابانها ، جاده ها ، تصادفات ،پلاک خودروها و از این قبیل کارها رسیدگی می کنند .تا در شهر تمامی مردم با ماشینهای خود طبق قانون و مقررات رانندگی بکنند و به حقوق هم دیگر احترام بگذارند ، و اگر کسی هم تخلف کرد آن شخص را جریمه و اگر تخلف آن شخص زیاد و بزرگ بود به مقامات قضائی که همان دادگاه است می فرستند تا قاضی به آن رسیدگی کند و آن شخص متخلف را مجازات نماید و خیلی کارهای دیگر که یواش یواش خودت یاد می گیری .ولی پلیس کلانتری به شکایات و امنیّت جامعه رسیدگی می کنند که دزدی ، دعوا ، بی نظمی ، زور گوئی و کارهای دیگر در جامعه صورت نگیرد و اگر هم صورت گرفت به آنها رسیدگی کرده ودر صورت داشتن شکایت مردم از هم دیگر شکایات آنها را در پرونده ای جمع آوری کرده و جهت رسیدگی بیشتر و یا مجازات متخلف ،آنها را به مقامات قضائی می فرستد تا حق به حقدار برسد و متخلّف به مجازات قانونی برسد تا جامعه ما سالم و نظم و امنیّت حاکم باشد ودر زیر سایه ی این امنیّت مردم در آسایش و آرامش زندگی کنند . پلیس راهنمائی و پلیس کلانتریها همیشه باهم همکاری می کنند و به همدیگر کمک و یاری می نمایند . چون آنها فقط برای خدمت به مردم استخدام شده اند ،وقصدشان هم همین است که در خدمت مردم و برای مردم باشند .

ظ


تاریخ : 11 فروردین 1393 - 00:03 | توسط : بابای و مامانی | بازدید : 1112 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

سئوال جوابهای آقا احسان 1

ظ

بنام خداوند بخشنده و بخشایشگر

روزی در خانه مثل تمامی خانواده ها نشسته بودیم .در مورد یک موضوعی صحبت می کردیم که بابای آقا احسان یک روزی برای یک کار اداری به شهرتهران رفته بود .از آنجائیکه آدرس آن اداره را نمی دانست از آقا پلیس سئوال می کند تا آدرس آن اداره را برای بابای بگوید . تا بابای بتواند به راحتی به آن اداره برود .

در این هنگام آقا احسان ازمن سئوال هائی پرسید که برای من بسیار مهم و جالب بودند .

آقا احسان : بابا از آقای پلیس چطوری پرسیدی مگر از او نترسیدی ؟

ظ

بابای : نه پسرم آقا پلیس که ترس ندارد . مثل همه ی مردم رفتم پیش آقا پلیس و پس از سلام و خسته نباشید .آدرس آن اداره را از او پرسیدم و او هم بسیار محترمانه و خوب برایم آدرس آن اداره را گفت . حتّی برای من یک تاکسی صدازد و به آقای راننده گفت که خواهش می کنم این آقا را به این اداره برسانید. تازه شماره ماشین آقای راننده را هم در دفتر کوچک جیبی خودش نوشت و اسم آقا راننده را هم پرسید و نوشت . تازه ما باید با آقا پلیس دوست باشیم و اگر در جائی به مشکل برخورد کردیم از آقا پلیس کمک بگیریم .چون آقا پلیس همیشه در فکر ماست که خدای نکرده کسی به ما زور نگوید و حق مارا پایمال نکند . همیشه ودر همه جا مراقب ما ست و مواظب اموال ما و امنیّت ما و جامعه ما می باشد . آقا پلیس بسیار مهربان و خوش اخلاق است .می دانی چرا پسر گلم ؟ چون آقا پلیس هم مثل تمامی باباها بچّه دارد . او هم یک بابای مهربان و دوست داشتنی است .بچّه ها را هم بسیار دوست دارد .هیچ بابایی دوست ندارد که کسی به بچّه ها صدمه یا ناراحتی بوجود بیاورد .می دانی چرا اسم آقا راننده و شماره تاکسی را آقا پلیس در دفتر کوچک خود نوشت ؟ برای اینکه پلیس ها همیشه کارهایش باید بسیار محکم و تمامی جوانب را در نطر بگیرند ، که خدای نکرده اگر روزی گزارش دادند که یک نفر گمشده و آن گمشده هم اگر آن مسافر باشد فورا این آقا پلیس مشخّصات آن را کنترل نماید و کارهای دیگر ... وقتی بزرگ شدی خودت این چیزها را هم می فهمی .


تاریخ : 10 فروردین 1393 - 23:15 | توسط : بابای و مامانی | بازدید : 724 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

تبریک سال جدید

ظ

اندر دل من مها دل افروز توئی

یاران هستند لیک دلسوز توئی

شادند جهانیان به نوروز و به عید

عید من و نوروز من امروز توئی

 

( از مولوی )

 

دنیا را برایتان شاد شاد
و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزومندم
هر روزتان نوروز

ظ

سال 1393 سال اسب می باشد که امیدوارم سلامت ، تندرست ، شاد ، موفق ، پیروز ، سربلند ، باشید .

                                                          انشاالله


تاریخ : 29 اسفند 1392 - 23:21 | توسط : بابای و مامانی | بازدید : 1054 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

آقا احسان خیلی خوشحال بود

 دیروز یکشنبه مورخه  92/11/20 موقعی که آقا احسان از مدرسه به خانه آمد بسیار خوشحال بود .

بخاطر اینکه این روز آقا احسان گل ما یک جایره از خانم معلم زحمتکش گرفته است .و یک تقدیرنامه هم

از طرف خانم مدیر به گل پسر ما آقا احسان داده است .

لطفا آنها را هم ببینید .

             تفدیر نامه آقا احسان از مدریه بخاطر رتبه خیلی خوب در نیم سال اوّل

هواپیما بوئینگ 707 آقا احسان تقدیمی از طرف خانم معلم خوب و زحمت کش . که خیلی خیلی

از زحمات شان تشکر می نمائیم .

 


تاریخ : 21 بهمن 1392 - 19:19 | توسط : بابای و مامانی | بازدید : 1127 | موضوع : وبلاگ | 3 نظر

آقا احسان حافظ قرآن

آقا احسان حافظ قرآن است . گل پسر ما در مهد قرآن حروفات عربی و حفظ قرآن فعالیّت منموده و موفق

شده تا امروز یک جز از قرآن را حفظ نماید . وی جز سی ام قرآن را کاملا حفظ می باشد .

به همین خاطر هم از طرف آن مهد یعنی مهد قران فرهنگسرای الغدیر کارنامه ای هم به وی داده اند.

که ملاحظه می فرمائید . ..

                     

ضمنا برای ورود به آن فرهنگسرای الغدیر یک کات شناسائی هم داده اند .

 

آقا احسان اکنون هم به خواندن قرآن علاقه مند می باشد و قرآن را می خواند .

 


تاریخ : 21 بهمن 1392 - 18:59 | توسط : بابای و مامانی | بازدید : 805 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

پاک کن من گم شده

امروز ساعت سیزده موقع برگشتن از مدرسه آقا احسان بسیار ناراحت بود .

مامانی و بابا ی خیلی ناراحت شدند .

از ش پرسیدیم که چه شده است که اینقدر ناراحت هستی ؟

چیزی نگفت و فورا به اطاقش رفت .

مامانی هم به دنبالش رفت اطاق آقا احسان .

پس از دو سه دقیفه با هم از اطاق بیرون آمدند .

هر دو در حال لبخند بودند . بابای پرسید که چه شده که حالا هم شما می خندید ؟

مامانی گفت می دانید چه شده است ؟ گفتیم نه نمی دانیم .

مامانی گفت که آقا احسان الان خودش به شما می گوید که چه شده که گریه می کرد .

آقا احسان هردو دستش را به پشتش گرفت و گفت که بابای من مداد پاک کنم را گم کردم و به همین خیلی ناراحت بودم .از شما معزرت میخوام .

بابای گفت اشکالی نداره عزیزم امّا بعد از این مواظب وسائل خودت باش که آنها را گم نکنی .

بچه ها باید از وسائل خود خوب مواظبت کنند و از آنها درست استفاده کنند.

آقا احسان هم به بابا و مامانی قول دادکه بعد از این از وسائل خود خوب استفاده کند و از آنها هم مواظبت نماید . بابای گفت :قول . آقا احسان هم گفت که : قول . قول .


تاریخ : 17 بهمن 1392 - 01:32 | توسط : بابای و مامانی | بازدید : 699 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید